زلفی که نباید به سلبریتیها گره بخورد/ درباب مرجعیت فرهنگی چهرهها
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۶۹۳۴
خبرگزاری فارس - گروه هنر و رسانه: مسیر شکلگیری روانشناختی فرهنگ شهرت از نیمه نخست دهه شصت میلادی با قرار گرفتن تصویری نامرسوم و غیر آتلیهای از رابطه فرازناشویی تیلور و برتون روی صفحات آن روزهای روزنامهها کلید میخورد تا فرو ریختن تمامی تدابیر حفظ مرزهای زندگی خصوصی ستاره آن سالهای پرده نقرهای، تازهترین آورده ظهور لنزهای تلهفوتو برای دوربینهای جستجوگر آن سالها پاپاراتزیهاست تا 20 سال بعد از آن با حضور پرنسس دایانا آب جام شدت علاقه به چهرهها و شخصیتهای شهره لبریز شود و فرهنگ شهرت تا پوشش و گفتار ایندست افراد نیز رواج پیدا کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بستری که به مدد ثبت تصاویری عادی و غیر آرتی موجبات خلق واژههایی چون پاپاراتزی، شخصیت مشهور و جنجالنامه را فراهم آورد.
*فرهنگ شهرت زاده رسانههاست
سیر فرهنگ شهرت که بنا به آنچه از تاریخچهاش برمیآید بیش از هر چیز زاده رسانههاست، خیلی زود هنرمندان را به یکی از جدیترین گروههای مرجع بدل کرد تا جایی که کشور از اساتید برجسته جامعهشناسی، به نقل از گیلس «درگیری رسانهای» را اصلیترین یا به واقع تنهاترین عامل شهرت میخواند.
شهرتی که مرجعیت چهرههای هنری را تا به آنجا پیش برد که سایر گروههای مرجع از برای رنگ نباختن میزان تاثیرگذاری خود به تقابل با آنان پرداختند. از اینرو مبالغه در تهدید بودن مرجعیت چهرهها تا فرصت بودن آنان در واکنش به رویدادهای سیاسی-اجتماعی را در دستور کار خود قرار دادند. تقابل و برخوردهای بلند و ناصوابی که بهواسطه سخنرانی برخی تئوریسینها و اساتید دانشگاه که از دیگر گروههای مرجع خوانده میشوند، نظیرش را در همین رویداد اخیر ایرانمان شاهدش هستیم.
*مرجعیت فرهنگی سلبریتیها
در تمامی جوامع اعم از پیشرفته یا در حال توسعه و متشکل از هر نوع نظام یا ساختار سیاسی، انتخاب و تصمیمسازیهای مردمانشان، متاثر از مراجع اعم از استادان دانشگاه، تئوریسینها، واعظان و سخنرانان، چهرههای هنری و ورزشی و سایر گروههای مرجع است.
اما سبقه تاریخی مرجعیت سلبریتیها به چه زمانی بازمیگردد یا از آن مهمتر میزان تاثیرگذاری و عمر اهمیت آرای آنان چه مدتزمانی را دربر میگیرد، پرسشهاییست که در رصد و بررسی نقش چهرههای هنری در کنشهای خیابانی امروز بخشی از مردم ایران مهم مینمایاند.
اما پیش از اینکه بیش از این به پیشینه مرجعیت فرهنگی سلبریتیها و پاسخ پرسشهای یادشده بپردازیم، باید در نظر داشته باشیم که آنچه از زمان رویداد، تصاویر، گفتارها، فعالیت در شبکههای اجتماعی و مهمتر از همه توقع جامعه از سلبریتیهایی که میزان عمده شهرت خود را وامدار مخاطبانشان هستند برمیآید، روشن است که هنرمندان پیرو حرکت درست یا اشتباه بخشی از هموطنان خود بودند تا اینکه مردم دنبالهرو آنان باشند.
بررسی زمان دقیق واکنش اغلب هنرمندان به وقوع رویداد اجتماعی این روزها و وفور جملاتی دقیق یا تلویحی به نقل از هنرمندان با چنین مضمونی که «با مردمم هستم»، «در کنار مردمیم» یا جملاتی از ایندست، خود گواه متقنی بر این ادعای ماست.
* چرا گرهزدن زلف اتفاقات اخیر به واکنشهای هنرمندان، سطحی و سادهانگارانه است؟
کمااینکه به موارد یادشده، تقابل سایر گروههای مرجع و برخی رسانهها و مهمتر از آن تهییج و تحریک برخی سخنان و عبارات نابجا و نابخردانه برخی افراد در جایگاههای گوناگون که بیش از آب، هیزم روی آتش هستند را نیز میتوان به علل واکنشهای بعضا تند و ترش هنرمندان افزود.
گزارش «آینده پژوهشی ایران 97»، مرجعیت فرهنگی سلبریتیها را دارای سابقه تاریخی چندانی نمیداند تا جایی که عمر اهمیت یافتن برخی از آنها حتی به یک سال هم نمیرسد! از اینرو و با استناد به زمان آغاز واکنش هنرمندان به واقعه تلخ این روزها، گرهزدن زلف اتفاقات اخیر به واکنشهای هنرمندان سطحی و سادهانگارانه میآید چه آنکه برای پاسخ به اذهان عمومی و هوادارانشان، خود را ناگزیر از واکنش میدیدند.
فراموش نکنیم که جهانیان دنبالکننده افرادی هستند که ایفاگر نقش مردمیاند که کارهای بزرگ انجام داده یا میدهند، نظیر بازیگران که در نقش عموی پیامبر (ص) یا گاندی ظاهر میشوند.
به واقع، مشکل از اینجا شکل میگیرد که اساسا چهرهها بهویژه آنان که صرفا به مدد رسانه یا بهواسطه برنامههای واقعنمای تلویزیونی و خالی از استعداد واکاوی و تحلیل شرایط به چهرهای مرجع یا دستکم تاثیرگذار بدل شدهاند، مسائل سیاسی-اجتماعی را اموری تخصصی نمیدانند و به صرف اینکه فلان موضوع، اخلاقی، مرتبط با صدمات جانی و اجتماعی و شامل حال مردم کشورشان میشود به آن ورود پیدا میکنند.
قانعیراد، جامعهشناس در زمینه بروز مصائب اجتماعی اینگونه مینویسد: «ما باید به بحرانها به عنوان محملی توجه کنیم کـه از طریخ آن بتوان اعتماد اجتماعی را شکل داد و بازسازی کـرد. برای نمونه، زلزلـه زیـانهـای جـانی و مالی زیادی بهبار میآورد، نباید اجازه داد که اعتماد اجتماعی هـم در ایـن بحـران از بـین برود.
برای انجام دادن یک کار خوب یـا سـاختن یـک وضـعیت مثبـت یـک وضعیت منفی ایجاد کنیم. ما نمیتوانیم به صرف کمک به مردم بیاعتمـادی را در جامعـه تقویت کنیم».
*نقش برجسته برخی برنامهها در شکل داده به گسترش جریان سلبریتی محوری
فارغ از تمامی آنچه رفت، در نظر داشته باشیم که حضور حداکثری چهرهها در برنامههای واقعنمای تلویزیونی نظیر «برندهباش»، «عصر جدید»، «خندوانه» و امثالهم در کنار وسعت شبکههای اجتماعی، موضوع مرجعیت سلبریتیها در عصر حاضر را به مسئلهای درخور توجه بدل کرده است، جایی که مخاطبان نیز باتوجه به فراز یا فرود رساندن سلبریتیها در نقش تیغی دو لبه ظاهر میشوند. در واقع این رسانه و مردم هستند که سلبریتیها حتی با همه تخصصها و استعدادهای نداشتهشان را در دایره گروههای مرجع قرار میدهند.
حال با درنظر گرفتن وقایع اخیر که به اشکال دیگر نیز مسبوق به سابقه بوده است، شاید اگر ما به آموزش کنشهای مدنی میپرداختیم یا موقعیت ایجاد بسترهای اعتراض مدنی را فراهم میکردیم، وضعیت در تمامی شرایط مشابه به گونه دیگری رقم میخورد و برخی کنشهای اجتماعی را چون تبلیغ یک کالای تجاری نمیپنداشتند، چراکه چهرهها غالبا حاضر نیستند ریسک شکلدهی به افکار مردم را تا جایی به جان بخرند که تهدیدکننده شدت علاقه هوادارانشان باشد.
*هنرمندان و واکنشهای آنی
در کنار تمامی نکات یادشده فراموش نکنیم که هنرمندان، چهرههایی احساسی، برونگرا با واکنشهایی آنی و هیجانی هستند که در بستر و فضایی که بعضا سیاسیون هم دچار کنشها و واکنشهای احساسی و یکبارگی میشوند، جای چندان خردهای سخت برای چهرههای هنری باقی نمیماند.
ای بسا که از منظر دینی و قرآنی هم توپ انتخاب راه، نبود تحلیل و واکاوی شرایط و آرای ولو اکابر، که هنرمندان جای خود دارند را نیز نمیتوان به زمین گروههای مرجع از صاحبان قدرت سیاسی و مذهبی تا هنرمند و ورزشکار انداخت.
چه آنکه خداوند در این ارتباط می فرماید: «در قیامت تابعها از متبوعها و متبوعها از تابعها تبری میجویند؛ میبینید یک عده از این مردمی که کورکورانه از اکابر و کبرا پیروی کردهاند دادشان بلند است؛ میگویند پروردگارا این بزرگان ما بودند که ما را گمراه کردند. اما آیا این به پیشگاه الهی پذیرفته میشود؟ نه. جواب میدهند ما به شما عقل و منطق داده بودیم، شما میتوانستید با عقل و منطقتان کار آن بزرگهایی که اندیشه شما را پرکرده بود بسنجید، ببینید آیا با عقل و منطق جور درمیآید یا جور درنمیآید»؟
هادی خانیکی نیز درباره دخالت سلبریتیها در مسائل اجتماعی میگوید: «اگر بخواهیم در مورد نسبت بین سلبریتی به عنوان یک فرآورده و محصول تولیدشده شبکهها در فضـای مجازی صحبت کنیم، وجود سلبریتیها در غیاب فرهنگ و نهادهای مدنی میتواند یـک تهدید برای جامعه محسوب شود؛ اما اگر جامعه فعال باشد خود سلبریتیها نیز به عنوان بخشی از فرهنگ نقد میشوند. سیر کردن سلبریتیها به سمت نـوعی ابتـذال، سـطحی شدن، زیرزمینی شدن و امثال آن نگران کننده است؛ اما در مقابل حضور آنها در فرهنـگ زنده، منتقد و آزاد میتواند در بخشی از آن فرهنگ و ویژگیهای جامعـه آثار مثبتی در جامعه داشته باشد».
به هر روی، شایسته است تا وضعیت حاضر را به عنوان یک سمپتوم بیماری در نظر گرفت، نشانههایی که نشان از «جامعه نمایش»ی شدهای دارد که در آن سلبریتیها با سطح نازلی از دانش و آگاهی به مرجع اصلی آن تبدیل شدهاند. بیشک شعار شکل دادن به یک جامعه مدنی از سوی سلبریتیها بیشتر به یک شوخی تلخ شباهت دارد. چرا که آنها خود نمونه اصلی از محصولات جهان سرمایهداریای هستند که همه چیز را تبدیل به کالا در خدمت سودبیشتر میکند.
طی سالهای اخیر دشمن با تمرکز بر سلبریتیها دنبال ظرفیتها و استعدادهای این پدیده نوظهور در خدمت ضربه زدن به تمامیت ارضی و تجزیه کشور هستند. آنها از شهرت سلبریتیها سوءاستفاده میکنند و دروغ میگویند و حقیقت را جور دیگری جلوه میدهند.
به نظر میرسد این آزمون پیش رو بیشتر از همیشه دست این طیف را برای مردم رو و در زمانی کوتاه ماهیت واقعی این ابزارهای صنعت سرگرمی جهان سرمایهداری را آشکار خواهد کرد.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: فرهنگ شهرت اغتشاشات مرجعیت فرهنگی چهره های هنری گروه های مرجع سلبریتی ها فرهنگ شهرت چهره ها کنش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۶۹۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چهره برگزیده هنر انقلاب در سال ۱۴۰۲ معرفی شد
آیین اختتامیه هفته هنر انقلاب اسلامی برگزار شد و مسعود نجابتی به عنوان چهره برگزیده هنر انقلاب در سال ۱۴۰۲ معرفی شد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیین اختتامیه هفته هنر انقلاب اسلامی و معرفی چهره سال 1402 هنر انقلاب دقایقی پیش در حوزه هنری برگزار شد تا از بین 5 نامزد نهایی، نفر برگزیده انتخاب شود.
فرآیند انتخاب «چهره سال 1402 هنر انقلاب اسلامی» با یک نظرخواهی سراسری از مدیران فرهنگی، هنرمندان، فعالان فرهنگی و رسانهای آغاز شد. پس از برگزاری این نظرسنجی که با جامعه آماری بیش از هزار نفر صورت گرفت، نام 86 هنرمند بهعنوان نامزدهای اولیه عنوان «چهره سال هنر انقلاب» مشخص و به «کمیته انتخاب نامزدهای نهایی چهره سال هنر انقلاب» ارائه شد. این کمیته با ترکیب آقایان مرتضی سرهنگی، علیرضا قزوه، احمدرضا درویش، کورش زارعی، سیدمسعود شجاعی طباطبایی و محسن مومنی شریف تشکیل جلسه داد و از میان گزینههای پیشنهادشده توسط اهالی فرهنگ و هنر، پنج هنرمند را به عنوان «نامزدهای نهایی چهره سال 1402» هنر انقلاب معرفی کرد.
داستان "مردی با آرزوهای بزرگ" و پشتوانهای که دلگرمش کرداسامی نامزدهای نهایی عنوان «چهره سال 1402 هنر انقلاب اسلامی» به ترتیب حروف الفبا به شرح زیر بود:
1- امیر بشیری برای نویسندگی و کارگردانی کنسرتنمایش «کلنل»
2- کمال تبریزی و علیرضا طالبزاده برای نویسندگی و کارگردانی مجموعه تلویزیونی «سرزمین مادری»
3- راضیه تجار برای انتشار رمان «یاس کبود» و تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «اسم تو مصطفاست»
4- افشین علاء برای نقشآفرینی موثر و بهنگام در سپهر شعر انقلاب اسلامی
5- مسعود نجابتی برای فعالیتهای موثر در حوزه گرافیک از جمله ترسیم دیوارنگاره "و فتح قریب" در مرز سرزمینهای اشغالی
در نهایت و با نظر هیئت انتخاب، مسعود نجابتی به عنوان چهره برتر هنر انقلاب در سال 1402 معرفی شد. در مراسمی که دقایقی پیش به پایان رسید، این چهره برگزیده تندیس و هدایای خود را دریافت کرد.
نجابتی پس از انتخابش به عنوان چهره برگزیده هنر انقلاب گفت: جایزه خود را به مردم مظلوم غزه تقدیم میکنم که با صبر و استقامت خود چشمهای مردم دنیا را باز کردند.
براساس این گزارش، حوزه هنری از سال 1394 معرفی «چهره سال هنر انقلاب» را با مشارکت هنرمندان و فعالان عرصه فرهنگ و هنر در دستور کار خود قرار داده است. «تندیس انتظار» اثر استاد علیاصغر یوزباشی بهعنوان نماد «چهره سال هنر انقلاب» شناخته شده و هرسال به هنرمند منتخب تقدیم میشود. تاکنون چهرههایی همچون حمید حسام، ابراهیم حاتمیکیا، محمدمهدی سیار، عبدالحمید قدیریان و مجید مجیدی موفق به کسب این عنوان شدهاند و در سال جاری دهمین منتخب این عنوان معرفی خواهدشد.
انتهای پیام/